بسم الله الرحمن الرحیم
ذ: ماه رمضان
ماه خدا
182- ماه مبارک رمضان، ماه خداست. مقداری در مورد ضیافت این ماه بفرمایید؟
به راستی ماه رمضان، ماه بزرگی است، حسنات در آن چند برابر شده، و گناهان از بین رفته و بر درجات انسان افزوده میشود.
کسی که در این ماه صدقه دهد، خداوند او را میآمرزد.
کسی که در این ماه به زیردست خود نیکی کند، خداوند او را میآمرزد. کسی که در این ماه خشم خویش را فرو نشاند، خداوند او را میآمرزد.
کسی که در این ماه صله رحم کند، خداوند او را میآمرزد.
جدّم پیامبر خدا9 فرمود: این ماه غیر از ماههای دیگر است، وقتی میآید با برکت و رحمت میآید و هنگامی که میرود، با آمرزش گناهان میرود.
باز فرمود: بدبخت واقعی کسی است که از این ماه خارج شود ولی گناهش آمرزیده نگردد.[1]
علت و فلسفه روزه
183- علت و فلسفه روزه چیست؟
علت روزه برای فهمیدن ألم و درد گرسنگی و تشنگی است تابندهی ذلیل و متضرع و مأجور و صابر باشد و شداید آخرت را بفهمد، علاوه بر آن در روزه إنکسار شهوات و موعظه از برای امر آخرت هست تا حال اهل فقر و نیاز را در دنیا و عُقبی بداند.[2]
قرآن و بهار دلها
184- رمضان ماه بهار دلهاست و قرآن خواندن در آن بسیار سفارش شده، حدیثی بفرمایید؟
قرآن کلام خداست، از آن نگذرید و هدایت را در غیر آن طلب نکنید که گمراه خواهید شد. قرآن ریسمان محکم خدا است. قرآن چنگ آویز مستحکم خدا و راه برگزیدهی اوست که بنده را به بهشت میکشاند و وی را از آتش نجات میدهد که با مرور زمان کهنه نشود و با گذشت سالها فاسد نگردد؛ زیرا که قرآن از برای زمانی خاص قرار داده نشده است، بلکه دلیل برهان و حجت بر هر انسان قرار داده شده است که باطل بر آن راه نیابد نه در زمان نزول آن و نه بعد از آن.[3]
[1] . وسایلالشیعه ج 7ص261.
[2] . همان ص3.
[3] - عیون باب 35ص457.
[4] - وسایل االشیعه ج 7ص229.
[5] . کمالالدین ج 2ص60.
[6] . عیون باب 58ص589.
[7] . وسایلالشیعه ج 7ص217. البته نه به نیّت اول ماه مبارک رمضان. بلکه یا به نیت روزه قضا یا به نیت روزه مستحبّی.
[8] . اشاره به علم: نِس( Ness)،«علم فتوی».
[9] . ارشاد ج 2ص365-369. لازم به ذکر میباشد که مأمون 20 سال از امام کوچکتر بوده، و امام نیز29 سال و دو ماه سن داشتند که ده سال در ایام هارونالرشید، پنج سال با خلافت محمّد امین و پنج سال آخر نیز معاصر با خلافت عبدالله مأمون- لعنةالله علیهم- همراه بود. بیعت امام در روز پنجشنبه سال 201 ه.ق بوده و از کارهای مهم آن روز میتوان به: ماجرای پوشیدن لباس و پرچم سبز، سکه زدن به نام امام، بیعت عباس پسر مأمون و ... بوده و همچنین میتوان به نوع بیعت امام با بیعت کنندگان که عبارتند از: امام دست خود را بالا گرفت به طوری که پشت دست به طرف خود امام بود و کف آن به روی مردم، اشاره نمود.
[10] . عیون باب 40ص469.
بسم الله الرحمن الرحیم
فرا رسیدن ایام ماه مبارک رمضان بر تمامی روزه داران واقعی مبارک باد.
می خواهم در مورد کتاب قبله هفتم کمی توضیح دهم:
کتاب قبله ی هفتم پرسش های شما و پاسخ های امام رضا علیه السلام در 168 صفحه و در قطع رقعی 2 رنگ با زمینه رنگی خیلی زیبا به چاپ رسید.
کتاب حاضر برگرفته از بیانات امام رضاعلیه السلام است که در 14 فصل به رشته نگارش در آمده است .
این کتاب بارها توسط استادان حوزه و دانشگاه – علوم حدیث، پزشکی، و... مورد بررسی
قرار گرفت و امتیاز آن نسبت به بعضی از کتاب های مذهبی را می توان این گونه بیان نمود:
1. فصل بندی کتاب به چهارده فصل و تعداد سوال ها مقارن با سال شهادت امام علیه السلام، که
این 14 فصل عبارتند از:
أ: توحید.
ب: پیامبران و امامان علیهم السلام.
ج: مرگ و معاد.
د: نماز.
ه: دعا.
و: زیارت.
ز: اخلاق و ایمان.
ح: انگشتر.
ط: بهداشت ، درمان و پزشگی.
ی: خوردن و آشامیدن.
ک: شراب.
ل: کسب و کار.
م: ماه های قمری و ویژگی های آن.
ن: متفرقه.
2. استفاده از روان شناسی، جامعه شناسی روز و... .
3. استفاده از طب سنتی و پزشکی روز.
4. استفاده از خواص گیاهان و میوه ها.
5. استفاده از علوم ورزش.
6. استفاده از اصطلاح و دانشنامه ی مکاتب سیاسی و
برخی دانش های روز.
7. پاسخ به شبهات.
8. ترجمه و إعراب گذاری تمام متون و ترجمه آیات و روایات در
عبارت های متن کتاب به صورت مفهومی نه تحت اللفظی.
با خواندن این کتاب به زیبایی های سخن امام علیه السلام پی می برید
و حتماً به خانواده، اقوام و دوستان خود پشنهاد خواندن این کتاب را می دهید.
علاقمندان در صورت تمایل به خرید این کتاب می توانند به این آدرس ها مراجعه نمایند:
1. نشر شوق: 09111532867
2. قم ، مرکز پخش کتاب: 09127501781
3. شهر ری، صوت العظیم: 09123060282
4. ساری، مطبوعاتی برادران رضاییان: 09119528353
5. بسیج ادارات، مدارس، دانشگاه ها، حوزه های علمیه، کتاب فروشی های معتبر و... .
زیان های جسمی:
الف:عقل . ب: سیستم عصبی ج: مغز ح: زبان و دستگاه گوارش چ: قلب و عروق خ: خطر ابتلا به سرطان د: عوارض متابولیکی ذ: پانکراس یا لوزالمعده . ر: روده کوچک ز: تأثیر در جهاز تنفسی و تولید سل س: بد کنشی جنسی ش: کبد ص: مخچه ض: مسمومیت حاد با الکل ط: در جنین ظ : در نسل ع: کاهش عمر
علاقه مندان می توانند برای مطالعه ی بیشتر به هریک از موارد به کتاب « از شراب چه می دانیم ؟ » موسسه پژوهشی فرهنگی اشراق ،نشر حسنین علیهما السلام قم رجوع نمایند .
علاوه بر زیانهای جسمی ، مضرات اخلاقی ، اختلال های روانی ، زیانهای اجتماعی ، زیانهای اقتصادی ،و... را نیز به دنبال دارد که بر هر جوان مسلمان و دین دار و معتقد به بهشت و جهنم و عذابهای جهنمی لازم است که از آن اجتناب نمایند .
سوال :
1-آبجو و ماءالشعیر حرامند یا حلال ؟ فقّاع که از جو گرفته می شود و به آن « آبجو » می گویند نجس است. ولی آبی که به دستور طبیب از جو می گیرند و به آن « ماء الشعیر » می گویند پاک است.
2-بین جوانان امروزی می رویم و از حرمت شراب سوال می شود در پاسخ ما می گویند : چرا نوشیدن مقدار کمی از مشروبات الکلی ، اگرچه مست کننده نباشد حرام است ؟ حتی به اندازه ای بخوریم که ازحالت عادی خارج نشویم ؟
در پاسخ به جواب این دسته از عزیزان باید گفت :
الف: علوم بشری محدود است ، هر روز مجهولی را کشف یا بر یا فته های گذشته ی خود خط بطلان می کشد و ... از این جهت علوم بشری نمی تواند بگوید : نوشیدن یک قطره مشروب ضرر ندارد ، بلکه می تواند بگوید : ما به ضرر داشتن آن پی نبردیم و چه بسا در آینده دور یا نزدیک به ضرر آن پی ببریم بنابر این ، علم پزشکی نمی تواند فتوا به حلیت یک قطره ی آن بدهد
ب: اگر نوشیدن مشروب برای معالجه ی بیماری باشد – در صورتی که درمان دیگری نداشته باشد و داروی انحصاری برای یک بیمار محسوب گردد – جایز است ، اما اگر برای معالجه نباشد ، انگیزه ای جز هوسرانی در میان نخواهد بود ، دین مقدس اسلام که همواره مبارزه با هوسرانی در برنامه ها و دستورات خود گنجانده ، هر گز اجازه نمی دهد که کسی بایک ماده ی خطر ناک هوسبازی کند ، هر چند که فعلاً بی ضرر به نظر آید ، چنان که هیچ عاقلی نوشیدن مقدار کمی سم خطر ناک را مجاز نمی شمارند، هر چند که بی ضرر به نظر آید .
ج: امتیاز انسان بر حیوان عقل است آنجا که در حدیث آمده : اولین چیزی که خدا خلق کرد ، عقل است .
و باید در حفظ کامل این موهبت الهی سعی کافی مبذول داشت از این رو استفاده هر چیزی که آن را زایل یا تضعیف می کند یا آن را در معرض زوال و یا ضعف قرار می دهد ، روا نیست. و چون خطر « زوال یا تضعیف عقل» بزرگ است ، از هر چیزی که موجب این خطر می شود ، باید پرهیز کرد ، هر چند احتمال آن ضعیف باشد .
داستان :
از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: یکی از پادشاهان بنی اسرائیل مردی را ناگزیر کرد که به انتخاب و اختیار خود یکی از چهار عمل زشت شراب خواری ، زنا ، قتل یا خوردن گوشت خوک را مرتکب شود و گرنه او را خواهد کشت . آن مرد شراب خوردن را برگزید چون مست شد بقیه ی زشتی ها را نیز مرتکب شد « الغدیر، ج 6، ص 257»
شعر :
ابلیس شبی رفت به بالین جوانی
آراسته با شکل مهیبی سرو بر را
گفتا که منم مرگ اگر خواهی زینهار
باید بگزینی تو یکی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بکشی زار
یا بشکنی از خواهر خود سینه و سر را
یا خود زمی ناب بنوشی دو ـ سه ساغر
تا آن که بپوشم زهلاک تو نظر را
لرزید از این بیم جوان برخود و جا داشت
کز مرگ فتد لرزه به تن ضیفم «شردرنده» نر را
گفتا پدر و خواهر من سخت عزیزند
هر گز نکنم ترک ادب این دو نفر را
جامی دو ـ سه نوشید چوشد خیره ز مستی
هم خواهر خود را زدو هم کشت پدر را
1-رسول اکرم(ص):شراب خوار اگر سخنی گفت باور نکنید، اگر خواستگاری کرد به او زن ندهید، اگر بیمار شده به عیادتش نروید، و اگر مرد بر جنازه اش حاضر نشوید و به او امانت مسپارید .« وسایل الشعیه ، ج 25، ص 29، خ31077»
2-امام صادق(ع) : آن که دخترش را به عقد میگسار در آورد چنان است که گویا او را در آتش افکنده است .« وسایل الشیعه ، ج 25 ، ص 312ریال خ 31986»
روش منطقی حرمت شراب از نظر قرآن :
برای هر کاری بهترین روش ، زمینه سازی آن برنامه یا روش کار می باشد که قرآن با بهترین روش با رعایت اصول روانی توانسته به تدریج افکار انسان ها را آماده ی تحریم وآن را نوشیدنی نامطلوب ، حرام ، نجس معرفی نماید.سوره نمل آیه 67، سپس از نماز خواندن در حال مستی باز داشت «سوره نسا، آیه 43»، و در مرحله ی بعد با سنجیدن شود و زیان آن با یکدیگر زیان های آن را بیشتر دانست« سوره بقره ، آیه 219» ودر پایان، آشکارا و قاطعانه حکم به حرمت آن داد . « سوره مائده ، آیه 90»
قرآن کریم به همه انسان های آزاده گوش زد نموده، که چطور دشمنان از این روش ـ نوشیدن شراب ـ فرهنگ یک ملیت ، قومیت ، مذهب را از دست آنان گرفته و آنان را به عنوان برده ، و در نهایت به عنوان کالای تجاری خود سود بردند. به داستان ذیل توجه فرمائید:
خورشید اسلام در سال 92 هجری برابر یا 711 میلادی، با ورود سربازان اسلام به فرماندهی طارق بن زیاد بر سرزمین اسپانیا پرتو افکند وآن گاه که اروپا در تاریکی و توحش قرون وسطایی دست و پا می زد از آن دیار ، کشوری متمدن و پیشرفته ساخت ، اما با نقشه های استعمار و توطئه های صلیبیان، متاسفانه پس از هشت قرن حیات و بالندگی ، در سال 1492 میلادی ، بساط حاکمیت اسلام در اندلس برچیده شد.
علت بساط بر چیده شدن اسلام در آن سرزمین همین رواج شراب بود، که با نقشه و توطئه حساب شده وارد میدان شدند. اما نقشه : آنان خواستار آزادی تجارت برای مسیحیان شدند تا هر کالایی را که خواستند، وارد کنند، پس از این آزادی بازرگانی، کشتی های حامل مشروبات الکلی در سواحل اندلس پهلو گرفتند.کشیش های مسیحی به مشروبات وارده از دیگر کشورها اکتفا نکردند ، بلکه یک نفر از آنان تمام انگور قرطبه را پیش خرید کرد و همه ی آنها را شراب ساخت و قسم یا کرد که آن شراب ها به کسی جز دانشجویان مسلمان ندهد. بدین ترتیب بازار اندلس زیر سلطه مشروب فروشی ها قرار گرفت واین سم مهلک در هر کوی و برزنی به فروش می رسید. با این اقدام و اقدامات دیگر این نتایج به دست آم:.
1-میخوارگی که به صورت مخفی انجام می گرفت، علنی شد و چون قشر فرهنگی جامعه در این کار پیش قدم شد ، میخوارگی نشانه تجدد و روشنفکری گشت و هر کس که از آن پرهیز می کرد، کهنه پرست نامیده می شد. همچنانکه در ایران اسلامی ما و دنیای امروز هر کسی که دست به این عمل حرامی نزده باشد و یا حتی یکی از این کارها را ـ العیاذبالله ـ دزدی، دروغ، سیگار کشیدن، زنا و.. انجام ندهد بی فرهنگ ، بی کلاس ، روستایی و هزاران حرف و حدیثپشت سر او زده ، مثل عروسی این حقیر که به علت نبودن مشروبات الکلی و وسایل عیاشی و رقاصی اقوام و دوستان نیامده و آن را یک عزا خانه تشبیه نمودند.که باید فقط به خدا پناه برد و بس.
بسم الله الرحمن الرحیم
خوردن شراب..؟!
اصل واژه ی شراب عربی است و برهر نوع آشامیدنی اطلاق می گردد. فرهنگ فارسی معین ، ج 2، ص 2034) لیکن در زبان فارسی تنها نوشیدنی های الکلی به این اسم نامیده می شود. چنان که واژه ی «باده» و «می» نیز به همین معناست ، اما در زبان عربی این گونه نوشیدنی ها را«خمر» می گویند.
خمر به معنا پوشاندن است و به آنچه که با آن چیزی را می پوشانند، خمار می گویند . خداوند متعال در قرآن کریم در سوره ی نور آیه ی 31، بدان مطلب اشاره فرموده است:باید خرمها « روسری ها» را برگردن خویش افکندند تا گردنشان پیدا نباشد). به شراب نیز از آن جهت خمر گفته می شود که عقل را می پوشاند و آن را زایل می کند. از این رو هر نوع مایع مسکر یعنی مست کننده را خمر می نامند.
عرب ها در گذشته شراب را از انگور جو و خرما می ساختند، ولی کم کم اقسام دیگری بر آن افزوده شد.امروز انواع گوناگونی از نوشابه های مسکر ساخته می شود که از لحاظ تأثیر در ایجاد مستی و شدت و ضعف آن متفاوت است . ( المیزان ، ج2 ، ص191) .
مشروبات الکلی مقداری الکل دارند ، که آثار تخدیر ی این گونه نوشیدنی ها ناشی از این ماده است . میزان این تخدیر و مستی ، به مقدار الکل در این گونه شراب ها بستگی دارد . الکل یا اتا نول مایع قابل اشتغال ، بی رنگ و باطعمی سوزان است . این ماده ، سمّی است و هر چه مقدار این سم در مشروبات زیادتر باشد ضرر آن نیز بیشتر است .
از میان مشروبات الکلی ، عرق ، ودکا ، ویسکی، و شراب های تقطیر شده ی میوه ها بیشترین مقدار الکل را دارند . مصرف مقدار معینی از این مشروبات موجب سستی می گردد که نمو دهای آن در سه شکل قابل مشاهده است :
1-مستی همراه با هیجانات حرکتی که شخص به مست بودن خود توجه دارد ، لیکن همان مقدار مستی سبب می شود که حرکات غیر معمول و گاه سر وصدای فراوانی از خود بروز دهد .
2- مستی همراه با بد بینی و گاه جنون ، که شخص از خود بی خود می شود و به اقدامات جنون آمیز و گاه خود کشی دست می زند .
تقدیم به مهربونترین معلم دنیا
این شعر توسط یکی از شاگردان برادر عزیزم(جناب آقای شهرام خوش)، به نام سجاد کاظمی در سال 1380 هدیه به ایشان نمودهاند و من با درخواست نمودن این اشعار از برادر عزیزم به تمامی دوستان این قشر عزیز(معلّمان مهربون) هدیه مینمایم.
1-سجاد کاظمی در دبستان چه سرخوش است نام دبیر ورزش او آقای خوش است
2-دوستداشتنی و سرمست و شادان است شهرام با سجاد مهربان است
3-دل دل شهرام راز سربسته نیست با بازی با سجاد هرگز خسته نیست
4-هرگز سجا را غمگین نمیکند نمره او به سجاد هست بیست
5-گل لادن گل پونه شهرام خان اینو میدونه
6-اگه سجاد کرد شیطونی نمیگه دلم از سجاد خونه
7-نامت زیباست خودت زیبایی غمگینم اگر روزی به کلاس نیایی
8-الهی هرچه دشمن داری بمیره خدا خستگی رو ازت بگیره
9-شهرام جون تو چه مرد خوشزبونی عزیز دلمی چه مهربونی
10-همیشه از تو صحبت میکنم من اینو بدون هستی در دل من
11-الهی رب حافظ تو باشه در دلت هرگز جای غم نباشه
12-خنده برروی لبهایت بمونه دست شهرام بر سر سجاد باشه
13- تو ای شهرام جونم، ای شاه مردان هرکی تو رو نبینه، مرگ بر آنان
14-محبت تو بهترین هدیه است برای من چقدر مهرت نشسته بر دل من
15- خدا وجدم حافظ تو باشه هرجا هستی رب نگهدار تو باشه
16-گل هستی، شاخ نبات شهرام جون من میشم فدات
17- من میشم خاک زیر پات اگه غمگین باشی میمیرم برات
18-اینو بدون هرجا باشم تورودارم به خدا شهرام جون خیلی دوستت دارم
تو ای دبیر قهرمان من، ای مرد بزرگ، ای که دلی پر از صفا و صمیمیت داری تو مهربانتر از هر مهربانی، قلب کوچک سجاد کاظمی همیشه به یاد تومی تپد. ای عزیز! و ای امید و ای مرد خستگیناپذیرهمیشه در سینهام ماندگاری.
شهرام خان، دبیر عزیزم، صدای تو برای من زیباترین آهنگ عشق است دوستت دارم و بعد از خدای بزرگ اسم قشنگت همیشه بر دلم میماند.
سجاد کاظمی
کلاس دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
در ایام دهه ی آخر ماه صفر به شهرستان درمیان « اسد آباد » واقع در استان خراسان جنوبی از طرف نیروی انتظامی برای امر تبلیغ رفته بودم .
در بعضی از شب ها نیز برای چند روستا منبر می رفتم که روستای سراب یکی از آن ها بود. در آن جا یکی از اهالی محل به نام آقای رضایی که حدود 70-80 سالش بود برای بعضی ها شعر هم می گفت. لذا من چون در آن منطقه 9 روز بودم از ایشان در خواست نمودم شعری هم برای من بگوید که لطف نمودند برایم شعری سرودند، هر چند به ضررم تمام می شد ولی انسان باید انتقاد پذیر نیز باشد. خدا می داند که من هیچ کاره بودم و فقط همان 9 روز را باید در پاسگاه و آن محل میبودم، چون که بیشتر خود سازمان قبول نمی کرد، به خاطر این که من حدود 2- 3 روز تو راه و شهرستان بیرجند بودم و بعداً به شهرستان درمیان و از آن جا به روستای سراب که فکر می کنم حدود 2 ساعت راه بود، می رفتم.
حالا شما قضاوت کنید که اگر من با مسئولیت خودم بیشتر در آن جا می ماندم چی می شد؟! اگه خدایی نکرده برام اتفاقی می افتاد چه کسی مسئولیت آن را بر عهده می گرفت؟!
اما این شعر:
شیخی که به نام طاهر آمد به سراب تعیّن سفر بُود 9 روز تمام
یک روز دگر اضافه تر گر میشد تبدیل شود نماز ناقص به تمام
بسیار ضرر در این سفر خواهد کرد از ناحیه ی نماز ناقص این نام
عرفا گویند شیعه شهامت دارد حیف است برای شیعه این گونه مرام
در راه سفر نماز باشد سفری نه این که به یک محل 9 روز تمام
من شیعه ی مرتضی علی گر باشم هرگز نبرم چنین سفر را به تمام
من شیعه ی با شهامت مولایم فامیل رضاییم به این گونه مرام
حالا از خداوند توفیق بندگی برای همه ی شما و خودم و نسلم را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
معمولاً عسل به رنگ های قرمز، زرد، زرد بی رنگ کهربایی، قهویی روشن و تیره، سبز بی رنگ و به صورت شفاف و بی رنگ در بازار دیده می شوند.
در عسل ویتامین ها، مواد معدنی، قند، اسید مانند: اسید فرمیک، مالیک، سیتریک، بوتریک، استیک و هم چنین خاصیت ضد میکروبی وجود دارد.
مهمترین بخش عسل که خواص دارویی و گیاهی داردف عبارتند از:
1. شادابی کودکان.
2. تقویت کار قلب.
3. تقویت عمومی بدن.
4. درمان واریس و دُمل ها.
5. درمان سنگ کلیه.
6. تقویت قوه جنسی.
7. بر طرف کردن درد مثانه.
8. درمان نقرس.
9. درمان آرتروز و سینوزیت.
10. درمان سوختگی.
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا در مورد عسل و فواید این غذای بهشتی و اثرات مثبت آن فکر کردید و یا اطلاعی از آن دارید؟
آیا در قرآن مجید و یا روایات از آن نامی برده شده است؟!
در این بحث ما به چند آیه از آیات إللهی و چند روایت از معصوم علیهم السلام اشاره می نماییم.
آیه اول:
خداوند متعال در سوره محمد صلی الله علیه و آله آیه 15 می فرماید:
« مَثَلُ الجَنَّةِ الّتِی وُعِدَالمُتّقُونَ فِیها اَنهارٌ مِن مآءٍ غَیرِ آسِن ٍوَ اَنهارٌ مِن لَبَن ٍلَم یَتَغَیّر طَعمُهُ وَ اَنهارٌ مِن خَمرٍ لَذّةٍ لِلشّارِبِینَ وَ اَنهارٌ مِن عَسَلٍ مُصَفّیً وَ لَهُم فِیها مِن کُلِّ الثّمَرَات ِوَ مَغفِرَةٌ مِن رَبِّهِم ..... : مثل بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده چنین است که در آن نهرهایی از آب صاف و خالص است که بدبو نشده و نهرهایی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته، و نهرهایی ازشراب طهور که مایه ی لذت نوشندگان است و نهرهایی از عسل مصفا و برای آن ها در آن ازتمام انواع میوه ها وجود دارد و از همه بالاتر آمرزشی است از سوی پروردگارشان...».
در این آیه چند نهر از نهرهای بهشتی مطرح شده؛ چرا که لفظ انهار به معنی نهرها آمده یعنی چند نهر نه یک نهر.
اما سؤال این جاست که آیا این نهرها به همه ی افراد بهشتی تعلق دارد و یا به گروه خاصی؟
جواب این است که، در بهشت چشمه ای ویژه وجود دارد که تنها مقربان از آن می نوشند، که در سوره مطففین آیه 28 آمده است.
آیه دوم:
« وَ أوحیَ رَبَُّکَ إلی النََََّحلِ أنِ اتَّخِذِی مِن َالجِبالِ بُیُوتاً وَ مِن َالشَّجَرِ وَ مِمّا یَعرِشُونَ. ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثّمَرَاتِ فَاسلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخرُجُ مِن بُطُونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ اَلوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلناسِ إنّ فِی ذلِکَ لِآیَةًلِقَومٍ یَتَفَکّرُونَ: پروردگار تو، به زنبور عسل الهام کرد که: از کوه، خانه بگیر و نیز از درخت و از آنچه بنا می کنند، سپس از همه ی میوه ها بخور و راه های پروردگارت را فرمان بردارانه بپوی. آن گاه آن شهدی که به رنگ های گوناگون است، بیرون می آید. در آن برای مردم، درمانی است. به درستی در این زندگی زنبوران برای مردمی که تفکر می کنند، نشانه ای از قدرت اللی است ». (نحل ،آیه 68 و69).
اما روایات:
پبامبر خدا صلی الله علیه و آله در چندین مورد می فرماید:
1. عسل، درمان است.
2. بر شما باد بر دو درمان : عسل و قرآن.
3. خداوند برکت را در عسل قرار داده است. درمان دردها در آن است و هفتاد پبامبر، دوام سودمندیِ آن را از خداوند خواسته اند.
4. به چیزی بر تر از یک شربت عسل، درمان جسته نشده است.
ادامه مطلب...