سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! . . . از نادانی و بیهودگی و از گفتار و کردار بد به تو پناه می برم . [امام علی علیه السلام ـ در دعای یوم الهریر در پیکار صفّین ـ]
 
دوشنبه 89 دی 6 , ساعت 2:37 عصر

                                                    

 باسلام

الحمدلله بعد از سفر از عتبات عالیات که از کربلا، کاظمین، سامرا و نجف و... برگشتم می خواهم نکات جالب و یا چیزهایی که برای تمامی دوستان مفید بوده باشد را در این صفحات وبلاگم بگنجانم ، هرچند که مختصر و یا به صورت پراکنده و یا در قسمت های مختلف

 عرض نمایم.

من از مرز خسروی وارد خاک عراق شدم البته در قسمت کارکنان گذرنامه عراقی ها زنان و مردان آمریکایی بودند که در یک بخش جداگانه وارد بحث خواهم شد. إن شاءالله.

اما ورود من به عراق به ترتیب: کاظمین ، سامرا، سید محمد، نجف اشرف ، کربلا و شهر مسیب بود.

اول از کربلا شروع می کنم:

جای غریب و اندوهناکی که دل هر انسانی را به تمام مصیبت های دنیا می اندازد. وارد کربلا شدیم . اول به زیارت امام حسین علیه السلام و سپس به زیارت حضرت عباس علیه السلام.

شب جمعه شب به یاد ماندنی برای ماها بود . شام را ساعت 5/7 به اتفاق تمامی زائران کربلا که از استان گلستان شهرستان گرگان آمده بودند و من هم که روحانی کاروان بودم جای شما خالی صرف نمودیم.

ساعت 5/8  سوار ماشین شدیم و به طرف صحن مطهر امام حسین و حضرت عباس علیهماالسلام حرکت کردیم که چون ما خرید هم نکرده بودیم ناچاراً به اتفاق دیگر دوستانم به نام های : کربلایی ها عباس اراضی، سجاد صیدآبادی و علیرضا تقی آبادی وارد صحن

 حضرت عباس شدیم.

 

ادامه مطلب...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ