به نام خدای صبور
عجب صبری خدا و اهل بیت علیهم السلام دارند
برای امر تبلیغ محرم به بلوچستان در یکی از شهرستانهای نزدیک چابهار رفته بودم.
ایام عزاداری در شهر ارواح و مرده آنجا که هیچ بویی از انسانیت نمی داد مرا آزار می داد ،اما من چون به شهرهای اهل سنت و مرزها می
رفتم یک چیز عادی بود.
شب ها و روزها من و دوستانم در حسرت یک عزاداری بودیم ؛اما چه خون دل هایی که نمی خوردیم.
به نام خدای پر از مهر و محبت
آیا در ازدواج موقت اذن پدردختر لازم است؟
علمای شیعه، با توجه به نظرات متفاوتی که درباره اذن پدر در ازدواج موقت دارند در 5گروه قرار می گیرند. عده ای از آنها معتقدند در ازدواج موقت دختر باکره ای که به حد بلوغ رسیده و مصلحت خود را تشخیص می دهد، اذن پدر لازم است. عده ای آن را بنابر احتیاط واجب، لازم می دانند و بر اساس احکام دینی، در چنین موردی می توان به مرجع تقلید دیگری رجوع کرد. عده ای از مراجع، معتقدند اذن پدر در ازدواج موقت تکلیفا لازم است یعنی اگر بدون اذن پدر عقد خوانده شود صحیح است، ولی فردی که باید اجازه میگرفت و نگرفته، معصیت کار است. گروهی دیگر، اعتقاد دارند اذن پدر لازم نیست ولی خوب است رعایت شود. و در نهایت، عده ای معتقدند که ازدواج موقت درباره دختری که مستقل است و صلاح خود را می داند، نیازی به اذن پدر ندارد.
کدام مراجع اذن پدر را در ازدواج موقت ضروری می دانند؟
آیات عظام امام خمینی(ره)، شبیری زنجانی، تبریزی و نوری همدانی عقیده دارند اذن پدر در ازدواج موقت لازم است. آیت الله سیستانی هم پیرو همین نظر هستند اما در دختری که متصدی امور زندگی خودش باشد اذن پدر را بنا بر احتیاط واجب لازم میدانند نه به فتوا.
آیت الله سیستانی در پاسخ به استفتای یکی از مقدانشان که
یا ارحم الراحمین
متأسفانه چندی است که برخی از مؤسسات و شرکتها، مسابقات پیامکی برگزار نموده و با کسر مبلغی از شرکت کنندگان نوعی قرعه کشی و بخت آزمایی به راه می اندازند.
دو تن از مراجع عظام تقلید برگزاری و شرکت در این مسابقات را حرام دانستند:
سؤال: از برخی شرکتها، پیامکی دریافت میکنیم که در آن این طور نوشته شده است: «با ارسال یک پیامک بدون متن در قرعهکشی مثلا یک خودرو و غیره شرکت کنید».
ظاهراً همزمان با ارسال پیامک به سامانه شرکت مبلغ 75 تومان از طریق قبض یا کسر از کارت شارژ از حساب ما کسر و به حساب آن شرکت واریز می شود و احتمالا جوایز نیز از همین پول تهیه میشود.
1. حکم شرعی این کار چیست؟
2. آیا شرکت در این مسابقه و قرعهکشی جایز است؟
3. آیا شرعاً مالک هدیهای که میدهند میشویم یا خیر؟
به نام خدای دانایی ها
یکی از سوالاتی که در جامعه ما مطرح می شود این است که آیا گوشت خرگوش حلال است یا نه؟ و خوردن گوشت خرگوش چه حکمی دارد؟ متاسفانه بسیاری از مردم ما معتقد به حلیّت گوشت خرگوش هستند(!) و برخی دیگر نیز معتقدند که گوشت نیمی از بدن آن حلال و نیمی دیگر حرام است(!) و یا اینکه چند نوع خرگوش وجود دارد و بعض انواع آن حلال و بعضی دیگر حلال است(!)، این سوال در موسسه مذاهب اسلامی مطرح و جواب داده شده است.
متن سوال و جواب به این شرح است:
سؤال: خوردن گوشت خرگوش از نظر فریقین چه حکمی دارد؟
جواب: از نگاه فقهاء شیعه، خوردن گوشت خرگوش
سلام دوستان عزیزم روز 5 شنبه 2/6/91 در شهر ارجمند فیروزکوه بودم که به اتفاق خانم و پسرم در اونجا به سر می بردیم . من به خانم گفتم که یه سری هم به روستای بغل که به روستای سادات وشتان مشهور هست بزنیم و ایشان هم قبول کردن. داخل روستا شدیم و به گشت و گذار پرداختیم و برگشت هم یه سری به حوزه علمیه آنجا زدیم . وسط حوزه ریاست محترم آنجا به نام حضرت آیت الله سید عنایت الله دریاباری و شخص دیگری نشسته بودند که من وارد آنجا شده و احوالپرسی نمودم . حاج آقا از من سوال کردند که بچه کجا هستم و ... من هم در جواب خودم رو معرفی کردم و ادامه دادم که
ایشان از نحوه امتحان از من سوال کردند که من در جواب گفتم یکی رو قبول و دیگری رو انداختید.
حاج آقا که در دستش عصایی بود رو به من گفت: بیا این عصا رو بگیر و مرا تنبیه کن.
من سریع به یاد داستان پیامبر رحمت للعالمین و آن پیرمرد افتادم که پیامبر می خواست در آخرین لحظات زندگی حلال خواهی نماید، سریع به حاج آقا عرض کردم به یک شرط و آن هم ،اینکه گردن تان رو خم نمایید و تا ایشان گردن
رو پایین و خم نمودند، من هم سریع گردن شان رو بوسیدم و گفتم شاید با بوسیدن گردن فرزند حضرت زهرا علیهاالسلام خدا ما رو از آتش جهنم نجات بدهد.
از تبلیغ ماه رمضان که در بلوچستان رفته بودم و مظلومیت شیعه در آنجا به ایشان عرض می کردم ، که ناگهان اشک در چشمان مبارک شان جمع شده بود . در این هنگام پسرم کربلایی علیرضا از دور منو صدا زد که بابا نمی آیی؟
من هم گفتم یه لحظه صبر کنید و از حاج آقا و دوستش خداحافظی نمودم و سوار ماشین شدم و به ارجمند برگشتیم .
یا شافی
شخصى به نام ابوخالد کابلى مدت زمانى را خدمتگزارى امام سجاد(ع) کرد و چون به طول انجامید، جهت دیدار با مادر خویش از امام(ع) اجازه خواست که راهى شهر شام شود.
امام سجاد(ع) او را مخاطب قرار داد و فرمود: اى ابوخالد! فردا مردى از اهالى شام- که معروف و ثروتمند است- به همراه دخترش که دچار جنّزدگى شده است، وارد مدینه خواهد شد.
پدر این دختر به دنبال کسى مىگردد که دخترش را معالجه و درمان کند، پس تو نزد او مىروى و اظهار مىدارى که من دخترت را معالجه مىکنم و مقدار ده هزار درهم مىگیرم .
چون فرداى آن روز فرا رسید، مرد شامى وارد مدینه شد، ابوخالد کابلى طبق دستور امام(ع) نزد وى آمد و گفت: چنانچه ده هزار درهم به من بدهى، دخترت را معالجه و درمان مىکنم.
پدر دختر هم قبول کرد و قول داد که چنانچه دخترش
السلام علیک یا اباصالح المهدی
آیا حضرت مهدی (عج) ازدواج کرده است و همسر و فرزند دارد؟
درباره ازدواج حضرت مهدی (عج) اختلاف است، بعضی علما از جمله مرحوم محدث نوری (نویسنده کتاب نجمالثاقب)، بر این عقیدهاند که آن حضرت ازدواج کرده و فرزندانی نیز دارد، عمده دلیل این گروه آن است که ازدواج، سنت مؤکد اسلامی است که مورد سفارش پیامبر مکرم (ص) بوده است و حضرت مهدی (عج) از هر شخصی شایستهتر است که به سنت پیامبر عمل کند.
در پاسخ میگوییم: امام مهدی (عج) در حال حاضر در غیبت به سر میبرد و این یک حالت استثنایی است که ارتباط ایشان را با مردم محدود میکند، بنابراین همین عذر میتواند مانع اجرای این سنت نبوی شود؛ زیرا به یقین گاه به دلیل شرایطی خاص، ممکن است حکم واجبی از عهده انسان برداشته شود، چه رسد به مستحبات و سنتها، افزون بر این، ازدواج سنتی نبوی است که باید در طول زندگی انجام گیرد و هیچ اشکالی ندارد که حضرت مهدی (عج) پس از ظهور اقدام به این عمل کند و در این صورت، ترککننده سنت نبوی نیز نخواهد بود، از همینجا میتوان استفاده کرد دعاهایی
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة
امروز هشتم شوال سالروز تخریب قبور مطهر فرزندان رسول الله(ص) و ائمه اطهار(ع) است. این قبور که دارای گنبدها و بارگاههایی بودند پس از تسلط آل سعود و وهابیان بر مدینه منوره، ویران شدند.
اما با کمال تأسف، سالگرد این فاجعه ـ که بحق آن را تلخ ترین فاجعه فرهنگی قرن بیستم مینامند ـ نه تنها واکنش مناسبی در رسانه ملی نداشت بلکه مراسم جشن اهداء جوایز ورزشکاران المپیک هم در این شب برگزار شد.
پخش خنده بازار برای شرکت کنندگان در اجلاس نم!
دیشب که شب این واقعه سوزناک بود، در شبکه های مختلف سیما حتی به اندازه یک زیرنویس به این واقعه مهم پرداخته نشد. عجیب تر اینکه در این شب شبکه سوم سیما اقدام به پخش برنامه طنز "خنده بازار" نمود.
برخی از فضلای حوزه علمیه قم در تماس با دفتر «مهندس ضرغامی» ریاست صدا و سیما در این خصوص توضیح خواستند که پاسخ مناسبی دریافت نکردند. اما پاسخ جالبتر را دفتر «دکتر دارابی» معاون سیمای سازمان صدا و سیما داد که: "به دلیل برگزاری اجلاس عدم تعهد (NAM ) اشاره ای به این سالگرد نشده است"!!
این معاونت در پاسخ به این سؤال که «آیا برنامه خنده بازار هم برای شرکت کنندگان اجلاس عدم تعهد پخش شد؟» پاسخی نداشت.
سوت و کف برای المپیکی ها در شب عزای اهل بیت(ع)
از سوی دیگر مسؤولان ورزشی کشور نیز در نهایت بی سلیقگی، شب تخریب قبور ائمه(ع) را برای اهدای جوایز به مدال آوران المپیک انتخاب کردند.
خوب است آقایان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک به این سؤال پاسخ دهند که: "اگر عزای اهل بیت(ع) و شعائر دینی برای شما اینقدر کم اهمیت است پس چرا در هنگام مسابقات،
به نام خدای مهربون
با شکست ارتش عراق در عملیات بیتالمقدس، جایگاه سیاسی دشمن در جهان متزلزل شد؛ عملیات رمضان در حال شکلگیری و انجام بود که موضوع برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها در بغداد مطرح شد تا صدام حسین رئیس این اجلاس باشد.
جمهوری اسلامی ایران سیاست بیاثر کردن این اجلاس را در دستور کار خود قرار داد و در اولین گام، اجلاس غیرمتعهدها را تحریم کرد.
بغداد از مدتها قبل به کمک آمریکا به دژ نفوذ ناپذیرى تبدیل شده و تبلیغات بسیار وسیعى در این رابطه به راه افتاد و عنوان شد «هیچکس توانایی ناامن کردن پایتخت عراق را ندارد.»
در این زمان بود که ایجاد ناامنى در بغداد در دستور کار نظامى - سیاسى جمهورى اسلامى قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسیسات پالایشگاهى "الدوره" در جنوب شرقى این شهر، از برگزارى نشست سران غیرمتعهدها در بغداد نیز جلوگیرى شود.
انجام این ماموریت به نیروی هوایی ارتش واگذار می شود و سرهنگ خلبان عباس دوران براى جلوگیرى از تشکیل کنفرانس سران غیرمتعهدها در بغداد، در تاریخ بیستم تیرماه سال 1361 مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن کند.
با توجه به اهمیت فوقالعاده موضوع، شش تن از برجستهترین خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سه فروند هواپیمای فانتوم برای انجام این مأموریت در نظر گرفته شدند تا ناتوانی رژیم بعث در تأمین امنیت آسمان بغداد به جهانیان نشان داده شود.
به نام خدا
اینا اصطلاحاتی هست که در پشت بعضی از ماشین ها به خصوص کامیون نوشته شده است که به عنوان نمونه :
لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکن
*
بوق نزن ژیان میخورمت
*
بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بی سوادم
*
پشت یه ژیان هم نوشته بود
جد زانتیا
*
قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر
*
شتاب مکن، مقصد خاک است
*
تو هم قشنگی
*
کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت
*