به نام خدای صبور
عجب صبری خدا و اهل بیت علیهم السلام دارند
برای امر تبلیغ محرم به بلوچستان در یکی از شهرستانهای نزدیک چابهار رفته بودم.
ایام عزاداری در شهر ارواح و مرده آنجا که هیچ بویی از انسانیت نمی داد مرا آزار می داد ،اما من چون به شهرهای اهل سنت و مرزها می
رفتم یک چیز عادی بود.
شب ها و روزها من و دوستانم در حسرت یک عزاداری بودیم ؛اما چه خون دل هایی که نمی خوردیم.
شهر مرده و بی روح که برا دل خوشی دل پیامبر و خاندانش یک پرچم سیاه بزنند که نزدن هیچ ؛ بلکه مجلس جشن عروسی برپا می کردن
و یا شب 9 محرم که زمین و زمان عزادارن ، مولوی { روحانی و ملا حوزوی }بی دین آنها مجلس عروسی به همراه ارگ و ساز گرفته و زده
و دل شیعیان که حدود 40- 50 نفر بودند به درد آورده و شیعیان از غصه دق می کردن{اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنو امیة....}.
خدایا اونا چه کارهایی که با نام پیامبر و دین اسلام که نمی کنند.کارهای دیگری هم انجام دادن که آدم بدش میاد که بگه ولی فقط می
تونیم بگوییم:
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک........