سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا به تو پناه مى‏برم که برونم در دیده‏ها نیکو نماید و درونم در آنچه از تو نهان مى‏دارم به زشتى گراید ، پس خود را نزد مردم بیارایم به ریا و خودنمایى که تو بهتر از من بدان دانایى ، پس ظاهر نکویم را براى مردمان آشکار دارم و بدى کردارم را نزد تو آرم تا خود را به بندگان تو نزدیک گردانم ، و از خوشنودى تو به کنار مانم . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 تیر 17 , ساعت 8:35 عصر

                              به نام حضرت دوست

سلام

امروز غروب ساعت 5/5 بعدازظهر رفته بودم خونه حضرت آیت الله حاج شیخ یونس شریفی که از ایشان حال و احوالی و صله و رحمی انجام داده باشم که یکی از پسرهاشون به نام آقا شیخ مرتضی که رئیس سازمان تبلیغات شهرستان کلاله نیز اونجا بود و من بعد از تعارفات و احوال پرسی کتاب در محضر بقیة الله را خدمت آقا دادم که آقا غرق خوندن کتاب شدند که انگار ما را فراموش کردند.

با شیخ مرتضی گرم صحبت بودیم که یک دفعه مشاهده کردیم آقا دارند گریه می کنند و من از آقا سؤال کردم آقا چیزی شده که ناگهان آقا مرتضی به من اشاره کردند چیزی نگو و من هم چیزی نگفتم.

دوستان و خوانندگان عزیز!

من نمی گویم ولی هر کسی این کتاب( در محضر بقیة الله ؛ پرسش های شما و پاسخ های امام زمان علیه السلام) و کتاب های دیگر از این مجموعه را بخواند متوجه این کلام اهل بیت و اشک حضرت استاد می شود به امید خواندن امثال این کتاب ها که یک دوره معارف و یک دوره فقه مفید و مختصر.

خدایا ما را از عاملین به دستورهای اللهی ات بفرما. آمین



لیست کل یادداشت های این وبلاگ