بسماللهالرحمنالرحیم
«قاعده لطف»
یکی از مسائل مهمّ اعتقادی، وجود لطف بر خداوند متعال میباشد که در بعضی از فِرَقهای اسلامی نیز صحبت به میان آمده و عرف و حدیثهایی در این باب وارد شده است.
اگر انسانی وارد هر بخشی شود ناچار باید اول مفهوم و تعریف آن بحث را بشناسد تا بتواند دربارة آن سخن به میان بیاورد. لذا بر آن شدم، اوّل بحثی را که اینجانب در مورد آن صحبت و سخن به میان آورم به طور خلاصه مقدمهای راذکر نموده و سپس تعریف کرده، و در مورد پیرامون موضوع بحث، چند صفحهای به رسم یادبود تقدیم خوانندگان عزیز بنمایم.
یکی از فروعات مسئله حسن و قبح عقلی، وجود لطف بر خداوند است. و آیا این مطلب صحیح میباشد؟ حسن و قبح یعنی چه؟ عقل چیست؟ اینةا باید به طور خلاصه روشن گردد تا لطف و خداوند معنا شود.
حُسن: هرچه که با طبع انسان سازگار و موافق غرض و عقل نیز آن را قبول و موجب کمال نفس باشد. قُبح: بر عکس حسن است.
عقل: در لغت به معنای«نگه داشتن» و «بستن چیزی» میباشد. اهل لغت اینگونه میگویند:
الف: «عَقَلَ البَعیرَ» یعنی: زانوی شتر را با زانوبند بست. در بعضی از جاها نیز گویند که آن ریسمان«زانوبند» را عقال میگویند. پیامبر اکرم(ص) میفرماید:«اِنَّالعَقلَ عِقالٌ مِنَ الجَملِ: همانا عقل ریسمان«نگهدارنده» از جهل است. (بحار، ج1، ص117).