بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از مزایای اسلام تعیین تکالیف در ماه های قمری است تا دوران آن با فصول مختلفی مواجه گردد و در تحولات روزانه و ماه و فصل تربیت روحی که پیشوایان و رهبران دینی و مذهبی مان از جمله معصومین بزرگوار علیهم السلام سفارش فرمودند، تا این آدم به مرحله ی انسانیت رسیده و حد رشد و کمال خود را به دست بیاورد.
یکی از این آیات، آیه 188 سوره بقره است که می فرماید:
« یَسئَلُونَکَ عَنِ الاَهلِّه،قُل هِیَ مَواقِیتُ لِلنّاسِ... : {یا محمد} راجع به ماه های نو از تو جویا می شوند، بگو: اماه ها وقت هایی هستند برای مردم....».
کلمه ی الاهلّه: جمع هلال است.کلمه هلال در واقع یک جِرم می باشد ولی در این جا به مناسبت تعداد ماه ها جمع آمده است.
کلمه مواقیت: جمع کلمه ی میقات است و معنای میقات، یک زمان معلوم می باشد.
لازم به یاد آوری است که عرب برای هر سه شب از ماه نام مخصوصی گذاشته است ، که به این شرح است:
1. غرر.
2. نفل.
3. تسع.
4. عشر.
5. بیض.
6. درع.
7. ظلم.
8. خنادس.
9. دادی.
10. محاق
هم چنین عرب مهتاب را از شب اول تا شب هفتم، هلال و از شب هفتم تا شب چهاردهم، قمر و از چهاردهم و پانزدهم، بدر می گویند.
سؤال: فایده این که قمر در اوائل ماه به این صورت و در اواسط ماه به شکل کامل و در اواخر ماه به حالت اولیه ی خود باز می گردد، چیست؟
مرحوم محمد جواد نجفی در تفسیر آسان در ج1، ص419 چنین می فرماید:
یکی از مزایای قمر که خداوند علیم در قرآن کریم برای تشخیص اوقات عبادات تعیین فرموده این است که: اولاً : در صدر اسلام در محل بعثت پیامبر اسلام یعنی در جزیرة العرب مردم آن دیار مثلاً صدی نود درس نخوانده بودند. از طرفی هم سالنامه و تقویم منظمی نیز در کار نبود. با توجه به این که مردم آن جا اکثراً صحرا نشین بودند. کما این که در عصر ما هم در بعضی از مناطق غیر شهری افرادی هستند که هنوز بی سوادند و از نعمت علم بی بهره اند کاملاً از قرص مهتاب استفاده کرده و می کنند که اوایل، یا اواسط و یا اواخر ماه است.زیرا در اوایل ماه قرص قمر اولاً: در ابتدای شب و سمت مغرب و ثانیاً: قوس مانند می باشد. و در اواسط آن به حد کمال و در اواخر آن در انتهای شب و قوس مانند به طرف مشرق است. بر خلاف قرص خورشید که دارای هیچ گونه از این مزایا نیست.
بسم الله الرحمن الرحیم
برادران و خواهران عزیز! حتماً برنامه های انتخاباتی را مرور و دنبال می کردید و قریب به اتفاق خطبه های نماز جمعه امروز 29 خرداد 1388را نیز گوش کردید، خطبه ای که مقام معظم رهبری در اکثر آن مردم را به خدا دعوت می نمود. در وسط خطبه نیز، مردم و ومسئولین را به تقوای اللهی، خویشتن داری، دوستی و محبت به یک دیگر و ترس از پرسش و پاسخ در آن جهان {معاد} و امثالهم دعوت، و در پایان خطبه نیز انسان را به یاد آن ولی خدا انداخت که به همراه درد نامه یا هر چی که شما بر آن نام می گذارید. همراه بود.
برادران و خواهران! قسمت اتمام خطبه، هر آزاد مردی، اشک بر چشمانش سرازیر می شد؛ چرا که درد دل این سید مظلوم که حاکی از روح پاک و خداجویی که از اعماق وجودش سرازیر شده بود ، دل هر انسانی که ذره ای در او محبت پیامبر و آل پیامبر علیهم السلام باشد را به خود وا می داشت که چرا در این دنیای فانی باید دل چنین انسان پاک سرشتی را به درد بیاورد، که یک بار در واقعه 18 تیر کوی دانشگاه و بار دیگر در چنین روزی که اشک نازنین او بر رخسار و گونه های شریف و نازنینش را ،آن هم در مقابل دشمنان قسم خورده این انقلاب و کسانی که به خون این جوانان تشنه اند، ببینند. والله، قسم به روح پاک رسول الله که ما فردای قیامت در مقابل و پیشگاه عظمت اللهی و آل الله بایستیم باید بعد از مظلومیت آل الله در مورد این سید غریب نیز جوابگو باشیم.
عزیزان من! بیاییم در مقابل کارهایی که بر خلاف اسلام و انقلاب انجام دادیم توبه کنیم و به امام زمانمان قول بدهیم که دیگر دل مادرشان حضرت زهرا و فرزندانش را به درد نیاوریم که در آن دنیا شرمنده شویم.
دوستان ! ما نباید این سید عزیز را همین طوری از دست بدهیم. خدایی، اگر شما در زمان علی علیه السلام بودید او را همین طوری حمایت می کردید! من نمی گویم که ایشان را با علی علیه السلام مقایسه کنم ،هرگز، ننگ بر من باد که چنین مقایسه ای را بکنم می خواهم بگویم که ایشان فرزند همان امام غریب است، امامی که 25 سال خانه نشینش کردند اگر چه تمامی خلفا از ایشان راه کارهای حکومتی و احکام اللهی را فرا می گرفتند.
نور چشمانم! این سید عزیز را این قدر اذیت نکنید و خون به دل نازنینش نکنید و اشک او را در نیاورید که به بلا و نفرین خدا و ائمه معصومین علیهم السلام گرفتار خواهید شد. به قول سعدی شیرین سخن:
در این مدت که ما را وقت خوش بود
زهجرت هزار چهارصد بیست و نه بود(1388)
مراد ما نصیحت بود و گفتیم
حوالت با خدا کردیم و رفتیم.
والسلام علی من اتّبع الهدی
بسم الله الرحمن الرحیم
امام رضا علیه السلام فرمود:
خدا به یکی از پیامبران وحی کرد که بامداد، اول چیزی که جلوت آمد بخور، و دومی را بپوشان، و سومی را بپذیر، و چهارمی را نومید مکن، و پنجمی را از او بگریز.فرمود: چون صبح شد و از منزل بیرون آمد، کوه سیاه بزرگی جلوش آمد، ایستاد و با خود گفت: پروردگارم فرمان داده که این را بخورم در حیرت ماند . سپس به خودش آمد و گفت : به راستی پروردگار والا مقام من فرمان ندهد،مگر به چیزی که تاب آن را دارم . رفت به سویش تا آن را بخورد ، چون نزدیکش می رفت کوچک می شد تا به آن رسید دید یک لقمه ای است ، آن را خورد و دریافت که خوشمزه ترین چیزی بوده که خورده .سپس رفت و تشت طلائی یافت با خود گفت : پروردگارم فرمان داده این را پنهان کنم، یک گودالی کَند و تشت را در آن نهاد و خاک روی آن ریخت .گذشت و متوجه شد که آن تشت پدیدار شد. باخود گفت : همان که پروردگارم فرمانداده بود انجام دادم و گذشت . به یکباره دید پرنده ای است ویک باز (پرنده شکاری) دنبال اوست پرنده گرد او چرخید ، با خود گفت : پروردگارم فرمان داده که این را بپذیرم ، آستینش را گشود و پرنده درون آن رفت ، آن باز گفت : شکار من را از من نگرفتی ، من چند روز است که دنبال آن هستم ، فرمود :پروردگارم به من فرموده این را نومید نکنم مقداری غذا پیش او انداخت و دور شد . ناگاه گوشت مردار بدبوی کرم افتاده ای را دید ، با خود گفت: پروردگارم به من فرموده از این بگریزم ، از آن گریخت و برگشت .پس در خواب دید که گویا به او گفته شد که به آنچه که به آن فرمان داده شدی و انجام دادی ، آیا می دانی چه بود؟ گفت نه . به او گفته شد:
اما آن کوه که دیدی آن خشم است بنده چون خشم کند خود را گم کند در برابر بزرگی خشم و چون خود را نگه دارد و اندازه خود را بشناسد و خشم خود را فرو نشاند سرانجامش همان لقمه خوشمزه ای است که خوردی .
اما آن تشت کار نیک است که چون بنده پنهانش کند و بپوشاندش خدا نخواهد جز آن که آشکارش بکند تا بنده خود را به آن آرایش کند علاوه بر آنچه از مزد آخرت برای او پس انداز کرده.
و اما پرنده ، مردی است که اندرزی برای تو می آورد او را و اندرزش را بپذیر.
واما باز، مردی است که برای حاجتی پیش تو می آید او را نا امید نکن .
و اما گوشت گندیده ، غیبت و بدگویی است از آن بگریز .
بسم الله الرحمن الرحیم
· الحمدلله انتخابات 22 خرداد ماه 88 به کوری چشم دشمنان
اسلام و ایران به خوبی و خوشی به پایان رسید. حال که این پیروزی
شیرین به دست آمد.
· سوالمان این است مسئولین نظام چه وظایفی در قبال آرای مردم داشته
و دارند.از آن طرف مردم هم توقعاتی از مسئولین دارند که به 24 نمونه آن،ذکر می نمائیم:
· 1- کار برای خدا کردن.
· 2- حفظ ارزش های اسلامی.
· 3- رعایت حفظ و شأن و منزلت کارگزار نظام بودن.
· 4- پرداختن به کارهای غیر حزبی و خدمت به مردم.
· 5- پرهیز از تجدید نظرطلبی.
· 6- توجه خاص به طبقات محروم.
· 7- امر به معروف و نهی از منکر در فضای مدیریتی کشور .
· 8- حفظ بیت المال.
· 9- پرهیز از ثروت اندوزی.
· 10-پرهیز از تجمل گرایی و ظاهرسازی.
· 11- توجه به عناصر مومن و حزب اللهی.
· 12- مشارکت دادن مردم در امور.
· 13- قانون شکنی نکردن در حوزه اندیشه.
· 14- ارتباط صمیمی با مردم.
· 15- اعتماد مردم را جلب کردن.
· 16- احساس تکلیف.
· 17- داشتن وجدان کاری.
· 18- پرهیز از اسراف و تبذیر.
· 19- خدمتگزاری به مردم.
· 20- انقلابی و در صحنه بودن.
· 21- حل اشتغال و مبارزه به بیکاری.
· 22- ارتقاء فرهنگ کار.
· 23- مبارزه به تبعیض.
· 24- سازندگی و قطع وابستگی.
· إن شاء الله که خداوند تبارک و تعالی همه ی مسئولین نظام و ما را
· در انجام وظایف شرعی و قانونی یاری فرموده، دعای حضرت
· بقیة الله الاعظم ارواحناه له الفداء پشت سر همه ی ما بوده باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
رنگسبزدر آیات:
در فرهنگ قرآن رنگ سبز زیباترین رنگ -چه در دنیا و چه در آخرت -معرفی گردیده است:
-قرآن کریم در ذکر نعمت های دنیایی خداوند،رویش گیاهان سبز از باران آسمانی را به بشر گوش زد می نماید. انعام/99
-اهل بهشت بر بالش های سبز رنگ تکیه می دهند. الرحمن /76
- برتنشان جامه هایی است از دیبای نازک سبز و دیبای ضخیم و به دسبندهایی از سیم زینت شده اند .و پروردگار شان از شرابی پاکیزه سیرابشان سازد. انسان/21 و کهف/31
رنگ سبز در روایات:
امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند:
سه چیز دیده را پر نور می کند: 1-نگاه به سبزه .2-نگاه به آب روان.3-نگاه به روی زیبا.
خصال شیخ صدوق1/116
رنگ سبز و اهل بیت -علیهم السلام-:
در احوالات مرحوم ابن فهد حلّی -رحمة الله علیه-صاحب کتاب عدة الداعی آمده است:
که وی حضرت علی علیه السلام را در عالم خواب دید،در حالی که دست سید مرتضی علم الهدی -رحمة الله علیه-را گرفته،در صحن مطهر نجف اشرف،مشغول راه رفتن هستند و لباسی از ابریشم سبز بر تن دارند. ترجمه عدةالداعی/12
رنگ سبز نزد علویان:
وقتی مأمون خلیفه عباسی به کمک ایرانیان توانست ،بر بردر خود-محمد امین- فایق آید و بر سریر خلافت جلوس نماید،به منظور جلب حمایت و رضایت ایرانیان حضرت علی بن موسی الرضا-علیه السلام-را به ولایتعهدی خود برگزید-بدین جهت لباس سبز را که شعار علویان بود جابگزین لباس سیاه که شعار عباسیان بود،نموده،دستور داد بنایی مجلل بر قبر حضرت سید الشهداء -علیه السلام- بسازند.در بعضی روایت ها آمده است که امام زمان -علیه السلام -عمامه سبز بر سر می گذاشت (چرا سادات عمامه سیاه بر سر می گذارند/36و71) - رنگ پرچم آنها (علویان)سبز و سفید بود.
اولین امارت شیعه و آغاز پرچم سه رنگ:
اولین دفعه که پرچمهای الوان بکار برده شد نماینده امارت 18ماهه شیعه امامیه اثنی عشری پس از حکومت علوی بود.(14جمادی الثانی سال 66 تا 20ذی القعده سال67) این حکومت بر اساس حمایت تام ایرانیان و بر محور شور و فکر ایرانی دور می زد.((اولین امارت شیعه نگارش علی اکبر تشید)).
بیرقهای بنی امیه سیاه بود-که اولاْ زبیر هم پس از تسلط بر بنی امیه در حجاز و یمن و عراق همان رنگ را انتخاب نمودند.شیعیان مقیم کوفه که اغلب ایرانی بودند و به نام خونخواهی قیام کردند برای اینکه شناخته شوند و ممتاز باشند پرچم خود را از رنگ سبز و سفید و سرخ تعبیه کردند.
رنگ سبز به سبب پیوستگی به اهل بیت-علیهم السلام- رنگ سفید از نظر حقیقت ثابت تشیع- رنگ سرخ برای انتقام از ستمکاران. و این اولین باری بود که پرچم سه رنگ در اهتزاز در آمد و تا کنون هم همان حسن انتخاب پایدار است.((حبیب السیرص 502 و زندگانی امام حسین علیه السلام-حسین عمادزاده/ص 693 و 692 نشر امین و محمد))
رنگ سبز در تعبیر خواب:
امام صادق علیه السلام می فرماید:رنگ سفید و سبز در خواب دلیل بر خیروبرکات وعزت و ظفر یافتن و دین پاک باشد زیراکه لباس اهل بهشت است.
همچنین می فرماید:سبزه در خواب بر چهار وجه بود،اسلام ،دین ،اعتقاد پاک ،ورع و پرهیزگاری. (ابن سیرین و دانیال /225 و 197)
رنگ سبز در روانشناسی:
دکتر ماکس لوشر در کتاب خود -روانشناسی رنگ ها -چنین می نویسد:
شخصی که رنگ سبز را انتخاب می کند مایل است عقاید خویش را به کرسی بنشاندو خود را به عنوان نماینده اصول اساسی و تغییر ناپذیر معرفی نماید.در نتیجه برای خود مقامی بلندی را قایل است و می خواهد به دیگران پند و اندرز های اخلاقی دهد و آنهارا موعظه نماید.
در جای دیگری چنین می نویسد:انتخاب کننده این رنگ دارای صفات روحی،اراده در انجام کار، پشت کار و استقامت است و لذا رنگ سبز مایل به آبی نماینگر عزم راسخ،پایداری،ومهم تر از همه،مقاومت در برابر تغییرات است.((صص 83 و 85 ))
پارچه سبز:
با توجه به تعاریفی که در بالا از رنگ سبز به آن اشاره نمودیم حال نوبت به پارچه سبز است،پارچه سبزی که مردم به آن اعتقاد پیدا کرده واو را یک نماد علوی می دانند،پارچه سبزی که مردم برای شفای بیماران خود با خلوص نیّت آن را برداشته و با یک
دنیا امید و آرزو به همراه خود برده،تا بیمارانشان به سبب این پارچه سبز شفا پیدا نمایند.پارچه سبز در واقع عشق مردم شیعه به خاندان اهل بیت علیهم السلام است عشق به حسین علیه السلام -عشق به شهید دشت کربلا-عشق به اینکه خود
راپیرو کسی می دانند که برای آزادگی و مردانگی و زیر بار نرفتن بیگانگان و یزیدیان زمان خود از جان و فرزند و مال دنیا دست کشیده تا مردم رسم آزادگی و سرفرازی را فرا گیرند.
اما کنیه های آن حضرت نیز زیادند که به برخی اشاره می نماییم:
1. امّ المومنین.
2. امّ السّبطین.
3. امّ الحسن.
4. امّ الحسین.
5. امّ المحسن.
6. امّ الائمه.
7. امّ النّورین.
8. امّ العلا.
9. امّ ابیها.
10. امّ الاسماء.
11. امّ الکتاب.
12. امّ الاخیار.
13. و.....
گواهی عایشه
پیامبر به من فرمودند:
ای حمیرا- لقب عایشه – هنگامی که من به معراج رفتم، جبرئیل مرا به درختی از درختان بهشت راهنمایی کرد، چون من از میوه ی آن تناول نمودم نیرویی در صلب من پدیدار شد و هنگام حضور با خدیجه، همان نیروی بهشتی به نطفه ی فاطمه تبدیل گشت و لذا هر گاه من مشتاق بهشت و بوی آن گردم از طریق بوسیدن و بوییدن دخترم به این هدف نائل می گردم.
ای حمیرا! بدان که فاطمه مانند سایر زنان جهان نیست حتی او در عادت ماهانه نیز همانند سایر بانوان، خون حیض نمی بیند.
فاطمه علیها السلام سرور زنان جهان:
رسول خدا صلی الله علیه و آله :
دخترم فاطمه ذاتاٌ و از جهت خانواده و حسب و نسب بهترین انسان روی زمین است.
فرزندانم حسن و حسین بعد از من و پدرشان بهترین انسان روی زمینند و مادرشان فاطمه برترین زن روی زمین می باشد.
فاطمه عزیز بابا:
عایشه می گوید:
من کسی را از جهت سخن گفتن مثل فاطمه ندیدم ، او هنگامی که به حضور پدرش می رسید، رسول خدا به احترام او از جایش بر می خاست و دستش را می بوسید و او را در جای خود می نشانید.
نصیحت مادرانه به حسن علیه السلام:
ای فرزندم! شبیه پدرت باش. موانع را از مسیر حق دور کن، به خدای لطیف که دارای الطاف است پرستش کن. هرگز از افراد کینه توز و فرومایه پیروی نکن.
این ها کلمات و جملاتی بود که به مناسبت روز با سعادت مادر و روز زن خدمت دوستان بیان نمودیم این روز بر تمامی مادران عزیز علی الخصوص بر مادران و همسران گرامی شهدا تبریک عرض می نمایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت سال روز ولادت حضرت زهرا علیهاالسلام چند مطلبی را به تمامی ارادتمندان آن بی بی تقدیم می دارم.
خداوند متعال به رسولش چنین می فرماید:
ای پیامبر الهی! اگر تو نبودی جهان را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم، و چنان چه فاطمه نبود، تو و علی را نیز به دنیا نمی آوردم.
حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند:
حضرت فاطمه علیهاالسلام در سال پنجم بعثت پیامبر که قریش نیز کعبه رابازسازی می کردند، متولّد شد و هنگام وفاتش هجده بهار از عمر او گذشته بود.
اما صادق علیه السلام :
حضرت فاطمه علیهاالسلام در بیستم جمادی الثانی که چهل و پنج بهار از عمر پیامبر گذشته بود، متولد شد و مدت هشت سال در مکه و ده سال در مدینه زندگی کرد.
حضرت فاطمه علیهاالسلام نام های زیادی دارند که به برخی از آن ها اشاره و توضیح مختصری می نماییم:
1. فاطمه : فاطمه از واژه ی« فَطَمََ » به معنی؛ رها ساختن، دور نمودن و فاصله افکندن آمده است و این نام مبارک از این جهت، به معنی دوری از شرارت، ناپاکی، و آتش و... آمده است.
2. زهرا : یعنی درخشنده و نور دهنده و علت نام گذاری به این نام آن بود که نور آن حضرت از نور عضمت الهی سرچشمه گرفته بود و بر دل ها و زمین و آسمان نور می داد و آن ها را از درون روشن می ساخت و قلب مبارک امیرالمومنین علیه السلام را از نور خود خوشحال می نمود.
3. بتول : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
بتول به کسی گویند که عادت ماهیانه و حیض نبیند، زیرا چنین حالتی برای دختر پیامبران الهی خوشایند نیست.
4. صدیقه : معصوم و راستگو.
5. مبارکه : دارای برکت در علم و کمال .
6. راضیه : راضی به قضا و قدر و مشیّت الهی.
7. مرضیه : مورد رضایت خداوند.
8. زکیه : نمو کننده در کمالات و سیر و سلوک الی الله .
9. محدثه : مصاحبه با ملائک و بهره مندی از اخبار آسمانی.
10. طاهره : مبرا از هر عیب و نقص معنوی و کمالات انسانی.
11. و....
بسم الله الرحمن الرحیم
پس از حمد حق و درود رسول ثناء همه ی خاندان بتول
مرا هست مقصود در این کتاب بیان کردن قصه ی انقلاب
که رخ داد در دولت پهلوی به دست توانای مردی قوی
خمینی خروشان ولی با وقار امام خردمند پرهیزگار
زعیم شجاع و کریم سخی که دین یافت از همتش فرّهی
گر آن همّت و قهرمانی نبود در این روز از دین نشانی نبود
اگر چه در اطراف این داستان نوشتند بس نظمها دوستان
ولی نیست منظومه ی کاملی که آن را کند کاملاً منجلی
کنون کرده ام همت و عزم جزم که این داستان را درآرم به نظم
در اوّل طلب می کنم از خدا که توفیق این کار بخشد مرا
به توفیق حق پا در این ره نهم من این قصه را شرح کافی دهم
اگر چه نیاید زشخصی حقیر چو من کاری این سان بزرگ و خطیر
منبع: بهلول شگفتی زمانه ،کاظم مقدم، نشر پیام جلال ،صص 7- 6 5 3
منابع:
قرآن کریم؛ ترجمه الهی قمشهای، قم: جمال، چ2، 1385.
- نهجالبلاغه؛ استاد مرحوم دشتی؛ قم؛ مشرقین، چ6، 1379.
1- سبحانی(آیتالله)؛ تلخیص محاضرات فی اللهیات؛ تنظی مسلم قلیپور گیلانی، قم: اخلاق، ج1، 1382.
2- غفاری ساروی، حسین؛ عقل در آینه نقل؛ ساری: شوق، چ1، 1383.
3- کرمی فریدنی، علی؛ نهجالفصاحه(پرتوی از پیام پیامبر)؛ قم:حلم، چ4، 1385
4- المنجد؛ ترجمه محد بندرریگی؛ تهران: ایران، چ2.(بی)
5- مصباح یزدی(آیتالله)؛ آموزش عقاید(سیصد پرسش و پاسخ)؛تلخیص سید احمد فاطمی، قم: سازمان تبلیغات، چ1، 1371.
6- راغب اصفهانی، حسینبن محمّد؛ مفردات الفاظ قرآن؛تهران:مرتضوی ،1362.
7- علامه بحرانی؛ تحفالعقول عن آلالرسول(علیهمالسلام)؛ترجمه آیتاللّه محمدباقر کمرهای، تهران: کتابچی، چ6، 1376.
8- علامه مجلسی؛ بحارالانوار؛ تهران: دارالکتب اسلامیه.(بی تا )، 1362.
9- شیخ حر عاملی؛ وسایلالشیعه؛ تهران: دارالکتب اسلامیه، چ5، 1401ق