2- نکوهش عقل: بحث این است که آیا همان طور که در قرآن کریم ا زعقل ستایش شد، از آن طرف نیز آیاتی در مورد نکوهش عقل وارد گردیده یا نه؟ اگر انسان متدبر و آگاهی که هرچند به اندازه و مقدار کمی که قرآن میخواند و در آن نظر و تفکری بیاندازد خواهد دید که در هیچ آیاتی از قرآن کریم از عقل، نکوهشی وارد نشده و اگر هم وارد شده باشد از ائمه معصومین(علیهمالسلام) وارد گردیده، که باید به طور اختصار در مورد آن توضیح و آورده شود. اما اول باید روایات اهل بیت(ع) در مورد ستایش عقل را بیان نماییم تا خدشهای در مورد نکوهش آن وارد نشود، هرچند که بعضی از انسانهای مفرض و فرصتطلب نکوهش عقل را دسیسه قرار ندهند و آن را نیکو میپندارند.
اما ستایش عقل:
الف: امام رضا(ع): دوست هرکس خِرد«عقل» او است و دشمنش نادانی«جهل» او(تحفالعقول، ص467).
ب: پیامبر اکرم(ص): بر تو باد به فراگیری دانش، چرا که نعمت دانش و بینش یاران با ایمان است، و بردباری وزیر او، و خرد«عقل» راهنمای او و کار و کوشش شایسته سرپرست او.(نهجالفصاحه، ح1961 ص375) .در زمینه ستایش عقل از اهلبیت(علیهمالسلام) روایاتی وارد گردید که به طور اختصار از آن گذشتیم.
اما نکوهش عقل:
الف: حضرت علی(ع): و خدا را با میزان عقل خود ارزیابی مکن، تا از تباهشدگان نباشی.(نهجالبلاغه، خ91، ص157).
و عقل ما را به حقیقت ذات خود آگاه نساخته.(نهجالبلاغه، خ49، ص101).
در این باب نیز در کتابهای ادعیه از ائمه معصومین(علیهمالسلام) و روایی همچو تحفالعقول، اصول کافی و امثالهم بدان اشاره گردید، که خارج
بحث ما میباشند. ناگفته نماند در مقابل ستایش و نکوهش عقل، ستایش و نکوهش جهل نیز مورد بحث و اتفاق آیات، روایات، عرفا و... نیز بوده
است.
بعد از این مقدمه لطف را معنا میکنیم: هرچه که بندگان را به اطاعت نزدیک و از معصیت دور میکند لطف گویند. لَطَفَ بِفُلانٍ و لِفُلانٍ:در لغت به
معنای به فلانی مهربانی و نرمی کرد.
لَطَفَاللهُ بالعبدِ و لَهُ: خدا بنده را با مهربانی خود موفّق کرد و به خواستهاش رسانید. او را نگه داشت. اللُطف: الطاف مِن قِبَلِِاللّه: توفیق خدایی
موفقیتی که خدا برای انجام کار خیر میدهد. لطف خدایی، نگه داشتن و حفاظت خدا بنده را.(المنجد، ص1680).
اما نام مبارک خدا: اساسیترین مسئله جهانبینی، اعتقاد به وجود خدای جهانآفرین است ؛زیرا معاد و نبوّت و سایر اصول و فروع جهانبینی
بر آن متفرّع است و در صورت منفی بودن آن جهانبینی مادی تثبیت خواهد شد.
به هر حال دل هر انسانی با نام و یاد خدا آشناست و در ژرفای روح وی مایهای برای شناخت آگاهانه خدا وجود دارد که قابل رشد و شکوفایی
است.
البته برای شناخت خدا راههایی را مشخص نمودهاند که من جمله:
الف: کسانی که در جهان دنیوی گرفتار شبهات نشده باشند.
ب: کسانی که اگر گرفتار مقداری از شبهات شدند و راه متوسط را ادامه میدهند.
ج: انسانهایی که زیاد دچار شبهات و وسواسیت در عقل ناقص خود را دارند و باید پیچ و خم های زیادی عبور کند.(سیصد پرسش و پاسخ،
آموزش عقاید مصباح یزدی، 23-28).