سلام
امروز سه شنبه11 /8 /1389 سالروز رحلت مرحوم پدرم در سال 1378 می باشد. پدری که یک عمر وقت خود را صرف کار و تلاش و برای بزرگ کردن چند برادر و خواهر یتیم خود و رساندن آنان به شغل و کاشانه و... همچنین تلاش برای زن و فرزند خود که از مصادیق بزرگ و شعائر اسلامی است ، نمود.
پدری که یک عمر خود را صرف در کار نانوایی و رساندن نان بربری به مردم از هیچ کوششی دریغ نکرد . از صبح هنوز خورشید طلوع نکرده ساعت 5 تا ساعت 9 شب رسمی آن زمان .
بله عزیزانم! امروز روزی است که من به همراه دیگر اعضای خانواده ام در غم از دست دادن چنین پدری به سوگ و ماتم نشسته ایم و یاد و خاطره اش را در دل هال زنده داشته و به تمامی عزیزانی که در چنین روزی پدر و یا یکی از اعضای خانواده را از دست داده اند، از صمیم قلبمان به آنان تسلیت می گوییم.
ان شاء الله خدای متعال و مهربان از گناهان همه آنان در گذرد و هم اکنون آنان را بر سر سفره امیرالمؤمنین علی علیه السلام بنشاند.
روحش شاد و رحمت بیکران الهی نثارشان باد.
آیا فرزند وظیفه ای بعد مرگ پدر و مادر دارد؟
فرزند حتى پس از آن که پدر و مادرش از دنیا مىروند. همچنان وظیفهاى اخلاقى دارد. او باید براى آنان نماز بگزارد و از خداوند برایشان درخواست رحمت و مغفرت کند.
از امام باقر(ع) روایت شده است:
(ان العبد لیکون باراً بوالدیه فى حیاتهما ثم یموتان فلا یقصى عنهما دینهما و لا یستغفر لهما فیکتبه اللَّه عاقاً و انه لیکون عاقا لهما فى حیاتهما غیر بار بهما فاذا ما تا قضى دینهما و استغفر لهما فیکتبه اللَّه باراً؛ هر آینه کسى که نسبت به پدر و مادر خود نیکوکار بوده ،پس از مرگ آنها دِینِ آنان را ادا نمىکند و براى آنان استغفار نمىنماید ، پس خداوند او را در شمار آزار دهندگان قرار مىدهد. و چه بسا که کسى آزار دهنده پدر و مادرش بوده و در حیاتشان به آنان نیکى نمىکرده است، ولى پس از مرگ آنها دِینِ آنها را ادا کرده و برایشان استغفار نموده است، پس خداوند او را در شمار نیکى کنندگان به والدین قرار مىدهد).
از این روایت فهمیده مىشود که اولاً: وظیفه سپاسگزارى از پدر و مادر با مرگ آنها خاتمه نمىیابد و دیگر اینکه خداوند راه را براى جبران کوتاهىهاى فرزند خطا کار باز گزارده است.
(محجة البیضا ، ج3 ، ص ??? ) .
پدر، عشق تو مثل لطافت و زیبایی یک روز قشنگ بهاری است.
پدر، یاد تو مثل بیخیالی و راحتی یک روح سبکبال، در گردش یک روز خوش آب و هوای تابستانی است.
پدر، فکر به تو مثل گرمای کنار هیزمی سرخ شده از آتش، در یک روز سرد زمستانی است. پدر، امنیت در تو مثل آغوش گرم مادری پر مهر، برای فرزندی ترسان از دنیای ناشناختههاست.
پدر، کلام تو مثل مشعلی روشن و فروزان، در تاریکی راههای مخوف و پر پیچ و خم زندگی است.
پدر، روح تو مثل آرامش و سکون، بعد از یک جابجایی مکان، از زمانی تا به ابدیت است.
پدر، سپر تو نه مثل، بلکه خود عشق، خود امنیت، خود کلام و خود نجات توست.